معنی فیلمی از قدرت الله صلح میرزایی
حل جدول
دلداده، هدف اصلی، یک جیب پر پول، زندگی شیرین، شاخه گلی برای عروس، دختری در قفس، بی تو تنهایم، علف های هرز، تهاجم، حامی، گریز از مرگ
دلداده، هدف اصلی، یک جیب پرپول، زندگی شیرین، شاخه گلی برای عروس، دختری در قفس، بی تو تنهایم، علف های هرز، تهاجم، حامی، گریز از مرگ
صلح میرزایی
کارگردان فیلم یک جیب پرپول
کارگردان فیلم دلداده
کارگردان فیلم زندگی شیرین
کارگردان فیلم یک جیب پر پول
فیلمی از صلح میرزایی
یک جیب پر پول
هدف اصلی
زندگی شیرین
لغت نامه دهخدا
میرزایی. (حامص مرکب) صفت و حالت و پیشه ٔ میرزا. نویسندگی ومنشی گری. || سلوک و رفتار مانند میرزا. || گستاخی و غرور و تکبر. (ناظم الاطباء).
- میرزایی کشیدن، نازبرداری کردن. (غیاث).
|| (ص نسبی) منسوب به میرزا. آنچه یا آن که به میرزا نسبت دارد. || قبای دراز با آستین های فروهشته و گشاد. جبه و بالاپوش دراز آستین بلند. (ناظم الاطباء). || قسمی خربزه. (یادداشت مؤلف).
چم میرزایی
چم میرزایی. [چ َ] (اِخ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
نام های ایرانی
پسرانه، نیرو و توان خداوند
گویش مازندرانی
نویسندگی – کاتبی – منشی گری
فرهنگ معین
نویسندگی، منشی گری، امیرزادگی. [خوانش: (حامص.)]
فرهنگ عمید
توانستن، توانایی داشتن، توانایی انجام دادن کاری یا ترک آن،
توانایی، نیرو،
سلطه، نفوذ فرمان،
* قدرت داشتن: (مصدر لازم) نیرو و توانایی داشتن،
* قدرت کردن: (مصدر لازم) قدرت و توانایی نشان دادن،
* قدرت نمودن: = * قدرت کردن
معادل ابجد
1354