معنی فیلمی با بازی ابوالفضل پورعرب
حل جدول
ابوالفضل پورعرب متولد۴ آذرسال ۱۳۳۸ در تهران، هنرپیشه تئاتر، سینما، تلویزیون، ایران است. وی سومین فرزند خانواده در محله شاه عبدالعظیم در خانواده فرهنگی دیده به جهان گشود. او با فیلم سلطان قلبها به سینما علاقهمند گشت اما با مخالفت پدر خود مواجه شد. در دبیرستان تئاتر کار میکرد و به واسطهٔ همین با محمود استادمحمد آشنا شد و از طریق او به گروه کارگردانی یک نمایش معرفی شد و سال ۵۹ اولین کار حرفهای خود را به نام «مأموریت حساس» در سالن چهارسوی تئاترشهر بازی کرد. در سال ۶۰ کارمند تلویزیون شد و تا سال ۶۴ در صداوسیما دستیار کارگردان بود. وی همچنین در نمایش حاکم یک شبه، ایفای نقش کرد. عباس پورعرب، برادر وی، در ۱۶ آذر ۱۳۹۶ بر اثر تصادف درگذشت. وی همچنین فارغالتحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشسرای هنر است. او تاکنون سه بار ازدواج کرده و دارای سه فرزند میباشد (رعنا، پوریا و رائیکا). او از آخرین همسرش آناهیتا نعمتی (بازیگر) جدا شده و از او داری یک فرزند دختر (رائیکا پورعرب) است. پور عرب با عروس، روی پرده درخشید و فیلمهای خوب بعدیاش یکی بعد از دیگری روی پرده میرفت. نخستین کار حرفهای پور عرب در سینما دستیار کارگردانی فیلم دزد و نویسنده در سال ۱۳۶۴ است. اما در سال ۱۳۶۹ با بازی در فیلم «عروس» به شکل حرفهای وارد سینما شد و به عنوان چهره اول فیلمهای دهه ۷۰ نقشهای زیادی بازی کرد.
ابوالفضل پورعرب به دلیل تومور خوشخیم اثنی عشر ۳۰ دی ماه ۱۳۸۹ در بیمارستان بهمن تهران بستری شد و تحت درمان قرار گرفت و پس از مدتها خانه نشینی، در مراسم تجمع هنرمندان برای محکومیت اهانت به پیامبر اسلام در برابر دوربین رسانهها قرار گرفت. در روز دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران از ابوالفضل پورعرب در منزل پدری وی واقع در جنوب تهران به صورت سرزده عیادت کرد. او در یکی از برنامههای دورهمی اعلام کرد که تومور وی پس از۳تا جراحی بهبود یافتهاست.
نخستین کار حرفهای پور عرب در سینما دستیار کارگردانی فیلم دزد و نویسنده در سال ۱۳۶۴ است. در بازیگری هر چند نخستین بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد، اما ورود حرفهای او به عرصه بازیگری در سینما را باید از ۱۳۶۹ و بازی در فیلم عروس برشمرد. وی به عنوان جوان اول فیلمهای دهه ۷۰ نقشهای زیادی را بازی کردهاست از جمله: عروس، قربانی، نرگس، آواز تهران، رابطه پنهانی، مهاجران، سؤظن، دو روی سکه، نیش، چهره، بهشت پنهان، در کمال خونسردی، بیقرار، مرضیه، مردی شبیه باران، قاصدک، حماسه قهرمانان، غریبانه، باد و شقایق، جوانی، مردی از جنس بلور، عشق کافی نیست، معصوم، دستهای آلوده، رقص شیطان، زندانی ۷۰۷، تو را دوست دارم، همسر دلخواه من، تیک، به خاطر سوگند، چند میگیری گریه کنی، پسران آجری، مجنون لیلی، سربلند، دلواپسی، زمهریر، سایههای موازی، کاناپه، به وقت خماری.
از جمله نقش آفرینی های پورعرب در تلویزیون عبارتند از: روزهای بیقراری، وضعیت سفید، آخرین سرقت، جاده در دست تعمیر، انتهای جاده، یک وجب خاک، زیرزمین، تا غروب، عروس، همراز، مسافر.
فعالیت در تئاتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز کرد و در نمایشهای مختلف بازی کرد. او کارگردانی خسیس مولیر در تالار وحدت را در پرونده کاری خود دارد.
سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فجر در سال 1375
فیلمی با بازی ابوالفضل پورعرب
سلام قهرمان
مرضیه
دوروی سکه، قربانی، نرگس، آواز تهران، رابطه پنهانی، مهاجران، نیش، چهره، بهشت پنهان، قاصدک، حماسه قهرمانان، در کمال خونسردی، بی قرار، غریبانه، باد و شقایق، عروس، جوانی، مردی از جنس بلور، معصوم، عشق کافی نیست، دستهای آلوده، رقص شیطان، همسر دلخواه من، تو را دوست دارم، تیک، چند میگیری گریه کنی، مجنون لیلی، سربلند، زمهریر
دو روی سکه، قربانی، نرگس، آواز تهران، رابطه پنهانی، مهاجران، نیش، چهره، بهشت پنهان، قاصدک، حماسه قهرمانان، در کمال خونسردی، بی قرار، غریبانه، باد و شقایق، عروس، جوانی، مردی از جنس بلور، معصوم، عشق کافی نیست، دست های آلوده، رقص شیطان، همسر دلخواه من، تو را دوست دارم، تیک، چند می گیری گریه کنی، مجنون لیلی، سربلند، زمهریر
لغت نامه دهخدا
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) عبدالحمید ابوالفضل بن واسعبن ترک الختلی. رجوع به عبدالحمید ابوالفضل... شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) تاج الدین. رجوع به تاج الدین ابوالفضل بن بهاءالدوله خلف بن ابوالفضل... شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) قرطلوسی. رجوع به قرطلوسی ابوالفضل شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) ابن مبارک بن خضر. رجوع به ابوالفضل ناگری شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) ابن حجرعسقلانی. رجوع به ابن حجر ابوالفضل شهاب الدین شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) احمدبن ابی بکر. رجوع به ابوالفضل احمدبن ابی باکر... شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) کازرونی. رجوع به ابوالفضل خطیب کازرونی شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) ابن شرائطی. رجوع به ابوالفضل بن یامین شود.
ابوالفضل. [اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) اربلی. رجوع به ابوالفضل احمدبن کمال الدین... شود.
معادل ابجد
1623