معنی قاطی
لغت نامه دهخدا
قاطی. (از ترکی، ص) مخلوط. درآمیخته. رجوع به قاتی شود.
- قاطی کردن، مخلوط کردن. درهم کردن. آمیختن. درآمیختن. رجوع به قاتی کردن شود.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آمیخته، درهم، مخلوط،
(متضاد) سوا
فرهنگ فارسی هوشیار
مخلوط، در آمیخته
فرهنگ عوامانه
داخل هم کردن و به هم زدن است.
معادل ابجد
120
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


