معنی خطاطی
لغت نامه دهخدا
خطاطی. [خ َطْ طا] (حامص) عمل خطاط. نویسندگی. (یادداشت بخط مؤلف).
فارسی به انگلیسی
Calligraphy, Penmanship
فارسی به عربی
خط الید
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
خوشنویسی
کلمات بیگانه به فارسی
خوشنویسی
واژه پیشنهادی
علیرضا عباسی تبریزی
فناوری اطلاعات
گرافیک خطاطی
انگلیسی به فارسی
مترادف و متضاد زبان فارسی
خطاطی، تابلوسازی، نقاشی، صورتگری
معادل ابجد
629