معنی قورت انداختن
لغت نامه دهخدا
قورت انداختن. [اَ ت َ] (مص مرکب) قورت رفتن. بخود بالیدن. خودستایی کردن.
فرهنگ معین
(اَ تَ) (مص ل.) (عا.) لاف زدن، ادعا کردن.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی است غورت انداختن خودستایی کردن (مصدر) خودستایی کردن
فرهنگ عوامانه
خودستایی نمودن است.
معادل ابجد
1812