معنی قیطان

لغت نامه دهخدا

قیطان

قیطان. [ق َ / ق ِ] (اِ) نوعی ریسمان که از ابریشم بافند و برای برشته کردن دانه های تسبیح و امثال آن بکار میرود. رشته از چند ریسمان بهم بافته که بر حاشیه ٔ جاجیم دوزند و دگمه و مادگی از آن کنند و بند سبحه از آن سازند. آنندراج در کلمه ٔقیطون گوید: آنچه از نخ ابریشم بافند. (آنندراج).
- قیطان باف، بافنده ٔ قیطان.
- قیطان بافی، شغل و عمل قیطان باف.
- || مغازه ٔ قیطان باف.

فارسی به انگلیسی

قیطان‌

Fillet, Lace, Macrame, Thread

فرهنگ فارسی هوشیار

قیطان

سگ دندان رشته (اسم) رشته نازک که از ابریشم بافند و آن را زه دامن و گریبان جامه و رشته تسبیح کنند: ز قیطان درو ریشه عشقش دواند برنگی که در چشم تارش نماند.

فرهنگ عمید

قیطان

رشتۀ باریکی که از ابریشم می‌بافند،

حل جدول

قیطان

رشته ریسمان باریک بافته شده از الیاف به ویژه از ابریشم

رشته ریسمان باریک بافته شده از الیاف به‌ویژه از ابریشم

فرهنگ معین

قیطان

(ق) [ع.] (اِ.) رشته باریک که از ابریشم می بافند.

انگلیسی به فارسی

filet

قیطان


braid

قیطان


braiding

قیطان


cordon

قیطان


fillet

قیطان


lace

قیطان


thread

قیطان

معادل ابجد

قیطان

170

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری