معنی لبخند زدن

لغت نامه دهخدا

لبخند زدن

لبخند زدن. [ل َ خ َ زَ دَ] (مص مرکب) تبسم. ابتسام. بکماردن.

حل جدول

لبخند زدن

تبسم، ابتسام

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

لبخند زدن

ابتسامه

فرهنگ فارسی هوشیار

لبخند زدن

(مصدر) تبسم کردن شکر خند زدن: زنها. . . هر یک مژده خود را می خواستند و آهو پیاپی لبخند میزد. . .

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

لبخند زدن

خندیدن

معادل ابجد

لبخند زدن

747

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری