معنی لترمه

لغت نامه دهخدا

لترمه

لترمه. [ل َ ت ِ م َ / م ِ] (ص) لترتمه. رجوع به لترتمه شود.

حل جدول

لترمه

نان نامرغوب و خمیر

گویش مازندرانی

لترمه

تنبل، شل، خپل، ناهنجار

فرهنگ فارسی هوشیار

لترمه

(اسم) نانی که آب بسیار دارد، نانی که خوب پخته و برشته نشده باشد.

معادل ابجد

لترمه

675

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری