معنی لتکا

لغت نامه دهخدا

لتکا

لتکا. [ل ُ] (روسی، اِ) (در تداول بعضی نقاط سواحل دریای خزر) قایق. کرجی. بلم. فقه. طراده. زورق. قارب. لتکه. غراب.

لتکا. [] (اِ) (به لهجه ٔ طبری) باغچه.

فرهنگ معین

لتکا

(لُ) [روس.] (اِ.) کرجی، قایق، بلم.

حل جدول

لتکا

قایق روسی

فارسی به انگلیسی

لتکا

Motorboat

نام های ایرانی

لتکا

دخترانه، باغ، باغچه

گویش مازندرانی

لتکا

قایق پارویی – قایق چوبی کوچک

باغچه پیرامون خانه

فرهنگ فارسی هوشیار

لتکا

(اسم) کرجی قایق بلم.

معادل ابجد

لتکا

451

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری