معنی لوپ

لغت نامه دهخدا

لوپ

لوپ. (اِخ) یکی ازشعب «بارژاتر». رجوع به ماللهند بیرونی ص 128 شود.

لوپ. (اِخ) (لا...) نام کرسی بخش او - اِ - لوار از ولایت کارتر به فرانسه، دارای راه آهن و 2072 تن سکنه.

لوپ. (اِخ) سن. کشیش تروا، مولد تول. وفات 479 م.

حل جدول

لوپ

ضربه پیچدار در تنیس

ضربه پیچ دار در تنیس

گویش مازندرانی

لوپ

صدای افتادن چیزی، پوست پا

ران

فرهنگ فارسی هوشیار

لوپ

انگلیسی (حلقه حلقه زدن مدار بسته) چنبر، چنبر زدن، پر گوار بسته (پر گوار)

معادل ابجد

لوپ

38

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری