معنی لوچی

لغت نامه دهخدا

لوچی

لوچی. (حامص) حالت و چگونگی لوچ. کژچشمی. دوبینی. احولی. حَوَل. چپی. دوبینندگی. کلاژکی. کج بینی. لوشی.

فرهنگ عمید

لوچی

لوچ بودن،

حل جدول

لوچی

نوعی اختلال بینایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

لوچی

احولی، دوبینی، کاژی

فرهنگ فارسی هوشیار

لوچی

احولی دوبینی.

معادل ابجد

لوچی

49

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری