معنی مؤاخذه
فرهنگ معین
(مُ خَ ذَ یا خِ ذِ) [ع.] (مص م.) بازخواست کردن، سرزنش کردن.
فرهنگ عمید
بازخواست کردن، خردهگیری، بازخواست،
حل جدول
کلمات بیگانه به فارسی
بازخواست
معادل ابجد
1346
(مُ خَ ذَ یا خِ ذِ) [ع.] (مص م.) بازخواست کردن، سرزنش کردن.
بازخواست کردن، خردهگیری، بازخواست،
بازخواست
1346