معنی مادربزرگ

لغت نامه دهخدا

مادربزرگ

مادربزرگ. [دَ ب ُ زُ] (اِ مرکب) مادر پدر. جده ٔ پدری. || مادر مادر. جده ٔ مادری. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

مادربزرگ

مادر پدر، جدّه پدری، مادرِ مادر، جدّه مادری. [خوانش: (~. بُ زُ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

مادربزرگ

مادرِ مادر،
مادرِ پدر،

حل جدول

مادربزرگ

بی بی

بی بی، جده

ننجون

مترادف و متضاد زبان فارسی

مادربزرگ

بی‌بی، جده،
(متضاد) آقابزرگ، پدربزرگ

معادل ابجد

مادربزرگ

474

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری