معنی ماشینی
لغت نامه دهخدا
ماشینی. (ص نسبی) منسوب به ماشین. و رجوع به ماشین شود. || جنسهایی که با ماشین ساخته و تهیه می شود مشروط بر آنکه نوع دستی و غیرماشینی آن نیز موجود باشد. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).
- برنج ماشینی، برنجی که به وسیله ٔ ماشین پوست آن گرفته و تمیز می شود. مقابل برنج دنگی.
- نان ماشینی، نانی که به وسیله ٔ ماشین تهیه و پخته می شود.
فرهنگ معین
مربوط یا منسوب به ماشین، انجام شده یا ساخته شده به وسیله ماشین، همانند ماشین،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
افزارواره
فارسی به انگلیسی
Machine, Mechanical, Robotic
فارسی به عربی
میکانیکی
فرهنگ فارسی هوشیار
جنسهائی که با ماشین ساخته و تهیه میشود، مانند نان ماشینی، برنج ماشینی و غیره
معادل ابجد
411