معنی مامایی
لغت نامه دهخدا
مامایی. (حامص) قابلگی. (ناظم الاطباء). شغل ماما. قابلگی. پیشداری. مام نافی. پازاجی. ماماگی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماما (معنی دوم) شود.
- مامایی کردن، زایانیدن زن باردار و خلاص کردن او و گرفتن کودک را. (ناظم الاطباء).
- || دایگی کردن. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(حامص.) ماما بودن، قابلگی.
حل جدول
قابلگی
مترادف و متضاد زبان فارسی
دایگی، قابلگی، قابلهگری، ماماچهگری
فارسی به انگلیسی
Midwifery
گویش مازندرانی
روستایی از شهرستان گرگان
فرهنگ فارسی هوشیار
ماما بودن قابلگی.
معادل ابجد
102