معنی ماکو

لغت نامه دهخدا

ماکو

ماکو. (اِخ) شهر ماکو در گوشه ٔ شمال غربی آذربایجان در دامنه ٔ کوه نوح کوچک واقع شده است و ارتفاعات و دره های حاصلخیز دارد و موقعیت جغرافیایی و نظامی آن مهم است. بنای شهر ماکو عجیب است بدین معنی که در دامنه ٔ کوهی واقع شده که قسمتی از آن، شهر را مانند چتر احاطه کرده است. ارتفاع ماکو از سطح دریا 1294 متر است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 154-157). شهر ماکو در 909 هزارگزی شمال غربی تهران و 285 هزارگزی شمال غربی ارومیه (رضائیه) واقع است و مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 44 درجه و 30 ثانیه، عرض 39 درجه و 18 دقیقه و 1294 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. اختلاف ساعت آن با تهران 25 دقیقه و 36 ثانیه است یعنی 12 ظهر ماکو ساعت 12 و 25 دقیقه و 36 ثانیه ٔ تهران است. هوای آن در زمستان معتدل و در تابستان به علت وجود کوههای سنگی در اطراف شهر گرم تر می باشد. سکنه ٔ این شهر به تجارت و دادوستد اشتغال دارند. شهر ماکو در دره ای که رودخانه ٔ زنگمار در آن جریان دارد واقع شده و قسمتی از روخانه های شهر در زیر یک تخته سنگ عظیم که مثل چتر بالای خانه ها را فرا گرفته، بنا شده است. ماکو در قدیم قلعه ای بیشتر نبوده است. این قلعه که قابان نامیده می شد پناهگاه عده ای از دزدان و راهزنان بوده است. در زمان شاه عباس کبیر این راهزنان و اشرار قلع و قمع شدند و سپس اساس شهر ماکو پی ریزی شد.بنای شهر باستناد ابیاتی که بر تخته سنگی کنده شده است سال 1052 قمری است. ماکو چندین عمارت معروف داردو از جمله ٔ آنها ساختمان باغچه چوق است که از عمارات معروف آذربایجان بشمار می رود. شهر ماکو دارای فرمانداری، شهرداری، بخشداری، مرزبانی، ژاندارمری، پادگان نظامی، بانک، فرهنگ، پست و تلگراف و تلفن، آمار و ثبت اسناد، و اداره ٔ کشاورزی و بهداری و راه و دارایی و دخانیات می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). شهر ماکو طبق سرشماری آبان ماه 1345، هفت هزار تن سکنه داشته است. (از نشریه ٔ آمار ایران آبان ماه 1345 ج 54). و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 154-157 شود.

ماکو. (اِ) دست افزار جولاهگان که بدان جامه بافند. (برهان). دست افزار جولاهان که ماشوره را در آن کنند و بدان جامه بافند. (آنندراج). آلتی است آهنی جولاهگان رابه هندی آن را نال گویند. (غیاث). مکو. (ناظم الاطباء). مکوک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
در شتاب سیر بر چرخ قماش
صورت ماکو هلال آسا خوش است.
نظام قاری (دیوان البسه ص 43).
وشیع، وشیعه؛ ماکوی بافنده. (از منتهی الارب).
- ماکوزن، آنکه ماکو بکار برد. بافنده:
ز آغاز جبریل آهنجه کار
به فرجام ادریس ماکوزنش.
اثیر اخسیکتی (از آنندراج).
- ماکونورد، از دست افزارهای بافندگی قدیم:
نیست بافنده کس به دست افزار
نه به ماکونورد و پا افشار.
شیخ آذری.

ماکو. (اِخ) (حومه ٔ...) یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان ماکوست. این بخش در حومه ٔ شهرستان واقع است و مرکز بخش شهر ماکو می باشد این بخش از سه دهستان قلعه دره سی آواجیق، قره قویون و 110 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 22420 تن سکنه دارد. هوای آن بر دو نوع است، دهستانهای قره قویون و قلعه دره سی معتدل مایل به گرمی و دهستان آواجیق سردسیر است. محصول عمده ٔ بخش غلات، حبوبات، پنبه، کرچک و کنجد می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

ماکو. (اِخ) نام ولایتی است به آذربایجان که اکراد محمودی به تصرف دارند و بر آن کوه حصنی است از سنگ که معبری ندارد و اگر خواهند کسی یا چیزی را بالا کشند باید ریسمان فرو گذارند و به آن بسته بالا کشند والا محال است. (انجمن آرا) (آنندراج). ماکواز شهرستانهای آذربایجان غربی است و از طرف شمال به رودخانه ٔ قره سو و کشور ترکیه و از جنوب به شهرستان خوی و از مشرق به رودخانه ٔ ارس و کشور جماهیر شوروی و از مغرب به کشور ترکیه محدود است. آب و هوای شهرستان نسبت به پستی و بلندی متغیر است بدین معنی که هوای پلدشت معتدل مایل به گرمی و قسمتهای غربی (دهستانهای آواجیق و چالدران) سردسیر است. این شهرستان دارای چهار رشته رودخانه ٔ معروف می باشد که عبارتند از: 1-روخانه ٔ ارس که در شمال غربی شهرستان در نقطه ٔ «دمیرقاپو» وارد این شهرستان می شود و در جنوب شرقی قریه ٔ«دره شام » از شهرستان ماکو خارج می گردد. 2- رودخانه ٔ زنگمار (ماکوچای) که از کوههای مرزی ایران و ترکیه سرچشمه می گیرد و قسمت عمده ٔ آن از وسط شهر عبور می کند. 3- رودخانه قره سو که از چشمه و باتلاقهای بورالان سرچشمه می گیرد و قسمتی از مرز ایران و ترکیه را تشکیل می دهد. 4- رودخانه ٔ ساری سو که از باتلاقهای بایزید کشور ترکیه سرچشمه می گیرد و در 5 کیلومتری بازرگان وارد کشور ایران و شهرستان ماکو می گردد. کوههای عمده این شهرستان عبارت است از: 1- کوههای مرز ایران و ترکیه که بنام ساری چیچیک و ساری چین معروف است و ارتفاع این کوهها در حدود 2500 تا 3200 متر است. 2- کوه سکار که در غرب دهستان به به جیک واقع و ارتفاع آن 3050 متر است. 3- کوه چرکین که در غرب دهستان قلعه دره سی واقع و ارتفاع آن 3000 متر است. شهرستان ماکو از سه بخش بنام حومه، پلدشت، سیه چشمه تشکیل شده است و جمع قراء آن 386 آبادی بزرگ و کوچک است. محصول عمده ٔ شهرستان غلات و حبوبات و پنبه و توتون و کشمش و کرچک و بزرک و کنجد است. راههای شوسه ٔ آن عبارت از شوسه ٔ ماکو به پلدشت و ماکو به بازرگان و ماکو به خوی می باشد و بقیه ٔ راهها مالرو و صعب العبور است. در این شهرستان چهار چشمه ٔ آب معدنی وجود دارد که در آبادی شوط و آبادی یاشکند و قریه ٔ زیوه بالا و آبادی استی سو (آب گرم) واقع شده است. ایلهای جلالی و میلان و حیدرانلو از عشایر معروف این شهرستان بشمار می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). شهرستان ماکو در حدود 7125 کیلومتر مربع مساحت دارد و از نظر تقسیمات کشوری تابع استان آذربایجان غربی است. در سرشماری آبان ماه 1345 دارای 100854 تن سکنه بود که محل سکونت ثابت داشتند. تراکم جمعیت در این شهرستان 1412 نفر در کیلومتر مربع است. (از نشریه مرکز آمار ایران ج 54 آبان ماه 1345).

فرهنگ فارسی هوشیار

ماکو

(اسم) دست افزار جولاهان که ماسوره را درآن کنند وبدان جامه بافند، جای ماسوره در چرخ خیاطی: خیاط پسری بود بدستش ماکو گفتمش دلی که برده ای از ما کو ک. . . (شاطر عباس صبوحی)

فرهنگ معین

ماکو

وسیله ای در ماشین بافندگی که ماسوره بر روی آن قرار می گیرد، میله ای در چرخ خیاطی که قرقره بر روی آن قرار می گیرد. [خوانش: (اِ.)]

فارسی به عربی

ماکو

رباط


اهرم جعبه ماکو

حافظه الاوراق

فرهنگ عمید

ماکو

جایی در چرخ خیاطی که ماسوره در آن قرار می‌گیرد،
وسیله‌ای که نخ را دور آن پیچیده و از لای تارها عبور می‌دهند،

حل جدول

ماکو

ابزار چرخ خیاطى


مَکو، ماکو

ابزار چرخ خیاطى


مَکو ، ماکو

ابزار چرخ خیاطى


کوهی در ماکو

چرکین

فارسی به انگلیسی

ماکو

Shuttle

گویش مازندرانی

ماکو

از وسایل بافندگیوسیله ای که ماسوره در آن قرار گرفته و از...

معادل ابجد

ماکو

67

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری