معنی متشوش
لغت نامه دهخدا
متشوش. [م ُ ت َ ش َوْ وِ] (ع ص) کارشوریده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آشفته و مضطرب و پریشان. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشوش شود.
فرهنگ عمید
دارای تشویش، آشفته، مضطرب، پریشان،
حل جدول
آشفته،آسیمه،پرهیاهو
فرهنگ فارسی هوشیار
آشفته و مضطرب و پریشان
معادل ابجد
1046