معنی متضرر
لغت نامه دهخدا
متضرر. [م ُ ت َ ض َرْ رِ] (ع ص) ضرر رساننده. (آنندراج) (غیاث). || پاشیده و پریشان شده و گزند یافته. ستم دیده. (ناظم الاطباء). زیان بیننده. ضرر رسیده. (فرهنگ فارسی معین): عجزه ومساکین مردم گیلان از سلوک ناهنجار و اطوار ناهموار مؤمی الیه... متضرر... بودند. (از نامه ٔ شاه عباس به سلطان مراد عثمانی، از فرهنگ فارسی معین ایضاً).
فرهنگ معین
(مُ تَ ضَ رِّ) [ع.] (اِفا.) زیان دیده، ضرر رسیده.
فرهنگ عمید
زیاندیده، ضرررسیده،
حل جدول
زیانکار
مترادف و متضاد زبان فارسی
خاسر، زیاندیده، زیانرسیده، خسارتدیده، زیانکار، مغبون،
(متضاد) منتفع
فرهنگ فارسی هوشیار
ضرر رساننده
فرهنگ فارسی آزاد
مُتَضَرِّر، ضرر بیننده، زیان دیده،
معادل ابجد
1640