معنی مجسمه سازی

لغت نامه دهخدا

مجسمه سازی

مجسمه سازی. [م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ] (حامص مرکب) عمل وشغل مجسمه ساز. مجسمه تراشی. پیکرتراشی. || (اِ مرکب) جایی که مجسمه سازند. کارگاه مجسمه ساز.

حل جدول

مجسمه سازی

پیکرتراشی

پیکر تراشی

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

مجسمه سازی

بلاستیک، نحه

فرهنگ فارسی هوشیار

مجسمه سازی

‎ عمل و شغل مجسمه ساز پیکر تراشی، (اسم) مغازه و کارگاه مجسمه ساز.

فارسی به آلمانی

مجسمه سازی

Bildhauerei (f), Meisseln, Skulptur (f), Kunststoff (m), Plastik (f), Plastisch

معادل ابجد

مجسمه سازی

226

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری