معنی مجموعه شعر جواد کلیدری
حل جدول
ماه بر کوهان
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
سخی، بخشنده،
[جمع: جیاد] اسب تندرو،
نام های ایرانی
پسرانه، بخشنده، از نامهای خدواند، لقب امام نهم شیعیان
فرهنگ فارسی آزاد
مترادف و متضاد زبان فارسی
بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرم،
(متضاد) خسیس، لئیم
فرهنگ فارسی هوشیار
سخی، لقب امام نهم شیعیان جهان
لغت نامه دهخدا
حرز جواد. [ح ِ زِ ج َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) حرزی منسوب به حضرت جواد امام محمد تقی (ع).
- حرز جواد خود کردن، دائم با خود داشتن.
- حرز جواد کسی بودن، پیوسته با او بودن. هیچگاه از وی جدا نشدن.
شعر
شعر. [ش ُ] (ع مص) شَعْر. (ناظم الاطباء). شعر نیکو گفتن. (از اقرب الموارد). رجوع به شَعْر شود.
شعر. [ش ِ] (ع مص) شَعْر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شعر نیکو گفتن. (منتهی الارب). شعر گفتن هرچه باشد. (آنندراج). و رجوع به شَعْر شود. || چیره شدن به شعر بر کسی. (ناظم الاطباء). || دریافتن و دانستن. (آنندراج) (غیاث اللغات). دانستن. (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی). دانستن از طریق حس. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به شَعْر شود.
فارسی به عربی
اغنیه، شعر، قافیه، قصیده
معادل ابجد
1022