معنی مخفیانه
لغت نامه دهخدا
مخفیانه. [م َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) پنهانی. بطور پوشیده و مخفی. و رجوع به مخفی و ماده ٔ قبل شود.
فرهنگ معین
(مَ نِ) [ع - فا.] (ق.) پنهانی.
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
پنهانی
کلمات بیگانه به فارسی
پنهانی
مترادف و متضاد زبان فارسی
پنهانی، درخفا، دزدکی، زیرجلی، محرمانه، نهانی،
(متضاد) آشکارا
فارسی به انگلیسی
Covertly, Furtive, Underground, Underhand, Secret, Secretively, Secretly, Sneaking, Stealthily, Stealthy, Surreptitious, Surreptitiously, Underhanded, Undetected
فرهنگ فارسی هوشیار
پنهانی نهانیک بطور مخفی پنهانی: مخفیانه وارد باغ شد.
معادل ابجد
786