معنی مسالمت آمیز

لغت نامه دهخدا

مسالمت آمیز

مسالمت آمیز. [م ُ ل َ / ل ِ م َ](ن مف مرکب) صلح آمیز. با مسالمت و صلح. آشتی جویانه.
- همزیستی مسالمت آمیز، تفاهم آمیخته به صلح و سلم.


مسالمت آمیزی

مسالمت آمیزی. [م ُ ل َ/ ل ِ م َ](حامص مرکب) حالت و چگونگی مسالمت آمیز.


مسالمت

مسالمت. [م ُ ل َ م َ](ع مص، اِمص) مسالمه. مسالمه. با هم صلح کردن و آشتی کردن.(غیاث). مصالحت. سازگاری. سازواری. رجوع به مسالمه و مسالمه شود.
- به مسالمت، به سلم. به آشتی.(یادداشت مرحوم دهخدا).
|| در اصطلاح تصوف، عبارت است از آنکه نفس در وقت تنازع آرای مختلفه و احوال متباینه مجاهلت نمایداز سر قدرت بی تطرق اضطراب.(از نفایس الفنون - حکمت مدنی).


مسالمت جوئی

مسالمت جوئی. [م ُ ل َ / ل ِ م َ](حامص مرکب) مسالمت خواهی. جویا بودن از سلم و آشتی. صلح جوئی.

فرهنگ فارسی هوشیار

مسالمت آمیز

توام با مسالمت: مقاومت سخت ولی مسالمت آمیز گاندی در برابر قوانین ظالمانه دولت افریقای جنوبی سبب شهرت وی گردید.


مسالمت آمیزی

کیفیت مسالمت آمیز.


مسالمت

سازگاری، با هم صلح کردن وآشتی نمودن

حل جدول

مسالمت آمیز

صلح آمیز

فرهنگ عمید

مسالمت آمیز

آمیخته با مسالمت، همراه با صلح و سازش،


مسالمت

آشتی کردن،
بی‌گزندی،
خوش‌رفتاری،
صلح‌طلبی،

فارسی به عربی

مسالمت آمیز

السلمی


نشست مسالمت آمیز

اِجْتِماعٌ سِلْمی


اجتماع مسالمت آمیز

اِجْتِماعٌ سِلْمی


همزیستی مسالمت آمیز

التعایش السلمی

فرهنگ معین

مسالمت

(مُ لِ مَ) [ع. مسالمه] (مص ل.) آشتی کردن، از روی صلح و آشتی رفتار کردن.

معادل ابجد

مسالمت آمیز

629

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری