معنی مشاجره کردن

حل جدول

مشاجره کردن

یکی به دو

مترادف و متضاد زبان فارسی

مشاجره کردن

دعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن،
(متضاد) سازش کردن، مصالحه کردن

فارسی به انگلیسی

مشاجره‌ کردن‌

Expostulate, Argue, Dispute, Skirmish, Spat, Wrangle

فارسی به عربی

معادل ابجد

مشاجره کردن

823

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری