معنی معادل فارسی اپراتور
حل جدول
کارور
اپراتور
کارور
کاربر
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پرسپکتیو
دورنما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
فرهنگ معین
(اُ پِ تُ) [فر.] (اِ.) شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن، کامپیوتر، چاپ و غیره، کاروَر. (فره).
فرهنگ عمید
کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر، و دستگاه چاپ است،
فرهنگ واژههای فارسی سره
کارور، گرداننده
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی گرداننده
واژه پیشنهادی
تلفن چی
معادل ابجد
1306