معنی معادل فارسی بوکسور
حل جدول
مشت زن
بوکسور
مشتزن
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی تاکتیک
راهبرد
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پرسپکتیو
دورنما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
معادل فارسی بن
بهابرگ
لغت نامه دهخدا
بوکسور. [ب ُ س ُ] (فرانسوی، ص، اِ) بوکس باز. مشت زن. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(بُ سُ) (ص فا.) ورزشکاری که با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشکار دیگر بپردازد، مشت زن.
فرهنگ عمید
مشتزن،
فرهنگ فارسی هوشیار
مشت زن، بوکس باز
معادل ابجد
790