معنی مناطق

لغت نامه دهخدا

مناطق

مناطق. [م َ طِ] (ع اِ) ج ِ مِنطَق، به معنی میان بند که نطاق باشد. (آنندراج). ج ِ منطق. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد): و ما رصع من الوشح و المناطق و القلانس و القفازات. (الجماهر ص 21).
همچو میزان دشمن تو باد پیموده ز عمر
همچو جوزا ناصحت از زرمناطق ساخته.
جمال الدین عبدالرزاق (دیوان چ وحید دستگردی ص 320).
|| ج ِ منطقه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به منطقه شود.

فرهنگ معین

مناطق

(مَ طِ) [ع.] (اِ.) جِ منطقه.

فرهنگ عمید

مناطق

منطقه

حل جدول

مناطق

نواحی

مترادف و متضاد زبان فارسی

مناطق

منطقه‌ها، نواحی، ناحیه‌ها

فرهنگ فارسی هوشیار

مناطق

(تک: منطقه) میانبند ها کمر بند ها نیسنگ ها نیسنگان (اسم) جمع: منطق و منطقه: کمر بندها، منطقه های جغرافیایی

فرهنگ فارسی آزاد

مناطق

مَناطِق، منطقه ها (مفرد: مِنطَقَه)،

معادل ابجد

مناطق

200

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری