معنی موج دار
لغت نامه دهخدا
موج دار. [م َ / م ُ] (نف مرکب) متموج و موج زن و دارای موج و متلاطم و مواج. (ناظم الاطباء):
در آب سخن آتشی بر بکار
که گرددنفس شعله ٔ موجدار.
ظهوری (از آنندراج).
|| (اصطلاح پارچه بافی) پارچه ای که در برابر نور دورنگ نماید و جلوه کند.
حل جدول
متموج
فارسی به انگلیسی
Billowy
فارسی به عربی
متکتل
فرهنگ فارسی هوشیار
درفشنیک کوهه دار
معادل ابجد
254