معنی موخوره

لغت نامه دهخدا

موخوره

موخوره. [خوَ / خ ُ رَ / رِ] (اِ مرکب) بیماریی در موی گیسو و محاسن و بروت که سر آن دو شاخ شود و ریختن گیرد. مرضی در موی که سر آن دو شقه کند و بریزاند. بیماریی است در موی که سر آن دو شقه شود و بریزد و دو شاخ شدن موی را عرب تمریط گوید. (یادداشت مؤلف). || جرثومه و میکربی که مایه ٔ فساد و ریختن موی شود. (یادداشت مؤلف). || داءالثعلب. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

موخوره

(خُ رِ) (اِمر.) آفتی است که در موهای سر افتد و موجب شقه و نیمه شدن طولی تارهای مو شود.

فرهنگ عمید

موخوره

عارضۀ دوشاخه شدن انتهای مو بر اثر خشکی، عوامل طبیعی، یا کمبود مواد سازندۀ مو،

حل جدول

موخوره

بیماری داءالثعلب

عارضه ترد و شکننده شدن موها

معادل ابجد

موخوره

857

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری