معنی میانجیگری کردن
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) وساطت کردن میانجی شدن: } شورای امنیت میانجیگری کرده وسایل مذاکرات را بین طرفین فراهم آورد. {
معادل ابجد
618