معنی میرعماد

لغت نامه دهخدا

میرعماد

میرعماد. [ع ِ] (اِخ) حسنی سیفی قزوینی، ملقب به عمادالملک و مشهور به «میر» و«میرعماد»، خطاط معروف. رجوع به عماد قزوینی شود.

حل جدول

میرعماد

از خوشنویسان خط نستعلیق

خوشنویس معروف ایرانی دربار شاه عباس

معادل ابجد

میرعماد

365

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری