معنی مینیاتوری از هادى تجویدى
حل جدول
ملاقات یعقوب و یوسف
آهنگ على تجویدى
دیدى که رسوا شد دلم
راهنما و هادى
داله، هدایت کننده
یک نسخه مینیاتوری و ساده شده از یک اندام انسانی در آزمایشگاه به صورت سه بعدی
اندامواره
کلمات بیگانه به فارسی
ریزنگارگی
فرهنگ واژههای فارسی سره
ریزنگاری، ریزنگارگی
مترادف و متضاد زبان فارسی
واژه پیشنهادی
شوکا
نام کوههایی با ساختار و شکل ویژه بعد از شهر چابهار، در مسیر گواتِر
کوههای مینیاتوری چابهار یا کوههای مریخی چابهار
نویسنده سوئیسی که در نوشتن داستان های کوتاه و ارائه تصاویر مینیاتوری سرآمد عصر خود بوده است
پتر بیخسل
انگلیسی به فارسی
رسانا، رسانگر، هادى
electrolyte
الکترولیت، (هر محلول که از طریق فرستادن یون هاى مثبت و منفی به الکترودها نقش هادى برق را دارد) برق رسان، برق کافته، برق کافه
metal transistor can
محفظه فلزی ترانزیستور محفظه فلزی استاندارد شده برای پوشش بدون درز قطعات نیمه رسانا و رله های مینیاتوری.
برق و الکترونیک
محفظه فلزی ترانزیستور، محفظه فلزی استاندارد شده برای پوشش بدون درز قطعات نیمه رسانا و رله های مینیاتوری
معادل ابجد
1168