معنی نابارور
لغت نامه دهخدا
نابارور. [بارْ وَ] (ص مرکب) بی میوه. بی حاصل. بی بار. بی بر. درختی که میوه ندارد. مقابل بارور.
حل جدول
عقیم
مترادف و متضاد زبان فارسی
سترون، عاقر، عقیم، نازا،
(متضاد) بارور
فارسی به انگلیسی
Infertile
معادل ابجد
460