معنی ناقلا
لغت نامه دهخدا
ناقلا. [ق ُ] (ص مرکب) در تداول عامه، گربز. محتال. زرنگ. حقه. جربز. متقلب. ناراست. حقه باز.
فرهنگ معین
(قُ) (ص مر.) (عا.) زرنگ، باهوش.
فرهنگ عمید
زیرک، رند،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
باهوش، چموش، زرنگ، زیرک، گربز، محیل، مکار، موذی، ناکس
فارسی به انگلیسی
Astute, Cagey, Cagy, Dodger, Mischief, Naughty, Rogue, Shrewd
فارسی به عربی
ذکی، غشاش، فطن، ماکر
فرهنگ فارسی هوشیار
نادرست نویسی ناغلا پارسی است گربز بزبار (گویش گیلکی) (صفت) محیل زرنگ باهوش گربز (فی الجمله درمفهوم کلمه ناجنسی و بدذاتی مستتراست) . توضیح ناقلا در بروجردی بمعنی دشوار و سخت و نیز بمعنی مذکور مستعمل است.
فرهنگ عوامانه
آدم خدعه گر و باهوش را گویند.
فارسی به آلمانی
Bogen (m), Wölbung (f)
معادل ابجد
182