معنی نامطبوع
لغت نامه دهخدا
نامطبوع. [م َ] (ص مرکب) ناپسند. ناگوار. نامقبول. ناخوش. مکروه. آنچه طبیعت از آن نفرت دارد. بر خلاف طبیعت و درشت. (ناظم الاطباء). ناخوشایند: لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوعند. (گلستان). || بی رحم. || بیقدر. حقیر. (ناظم الاطباء). || به چاپ نارسیده. که طبع نشده است. چاپ نشده. غیرمطبوع. خطی.
فرهنگ معین
(مَ) [فا - ع.] (ص مف.) ناخوشایند.
فرهنگ عمید
آنچه طبع از آن نفرت داشته باشد، ناپسند، ناخوشایند،
حل جدول
ناخوشایند
فرهنگ واژههای فارسی سره
ناگوار
مترادف و متضاد زبان فارسی
ناپسند، ناخوشایند، نادلپذیر، نادلپسند، نادلچسب، نادلنشین، نفرتانگیز،
(متضاد) مطبوع
فارسی به انگلیسی
Disagreeable, Nasty, Obnoxious, Unpleasant, Unsavory
فارسی به عربی
بشده، شریر، غیر سار، فاسد، مرفوض، معیب
فرهنگ فارسی هوشیار
ناخوش، نامقبول، ناگوار، ناپسند
فارسی به ایتالیایی
sgradevole
فارسی به آلمانی
Eklig, Garst, Garstig, Hart, Schwer, Übel, Unappetitlich, Unartig
واژه پیشنهادی
بد
معادل ابجد
178