معنی نبیل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
هوشیار و گرامی، نجیب، شریف. [خوانش: (نَ) [ع.] (ص.)]
فرهنگ عمید
نجیب و شریف،
(صفت) دانا و هوشیار،
حل جدول
مرد نجیب
مترادف و متضاد زبان فارسی
ذکی، زیرک، سخی، شریف، هوشمند، فاضل، بزرگوار، کبیر، شریف، نجیب
عربی به فارسی
دلیرانه , جوانمرد , بلند همت , اقا منش , اصیل , نجیب , تربیت شده , ازاده , شریف , باشکوه
نجیب زاده
فرهنگ فارسی هوشیار
تیز خاطر، هوشیار، صاحب ذکاوت، دانا و شریف
فرهنگ فارسی آزاد
نَبِیل، لقب جناب حاج شیخ محمد قزوینی پدر جناب شیخ کاظم سمندر می باشد که خود در عهد اعلی به شرف ایمان فائز و مکرر در تبریز و ماه کو و چهریق به شرف لقای حضرت معبود واصل و به لقب نبیل ملقب گردیدند،
نَبِیل، شریف و نجیب، با فضل و با کمال، جسیم (به حساب ابجد برابر 92 و برابر محمد است) (جمع:نِبال، نُبَلاء)،
معادل ابجد
92