معنی نقشه کشی
لغت نامه دهخدا
نقشه کشی. [ن َ ش َ / ش ِ ک َ / ک ِ] (حامص مرکب) عمل نقشه کش. رجوع به نقشه کش شود. || علم و صنعت نقشه رسم کردن. (ناظم الاطباء).
حل جدول
کارتوگرافی
فارسی به انگلیسی
Draftsmanship, Drawing
فارسی به عربی
رسم، فن رسم الخرایط
فرهنگ فارسی هوشیار
طرح نقشه و ترسیم آن، طرح و پی ریزی امور.
فارسی به آلمانی
Zeichnend, Zeichnung (f), Ziehung (f), Zug (m)
معادل ابجد
785