معنی نقطه دار
لغت نامه دهخدا
نقطه دار. [ن ُ طَ / طِ] (نف مرکب) منقط. منقوط. بانقطه. (یادداشت مؤلف). خجک دار. خالدار. حرفی که بر زبر یا زیر آن نقطه باشد. (ناظم الاطباء).
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
دیلدار (صفت) دارای نقطه. یا حرف نقطه دار. حرفی از حروف الفبا که در بالا یا پایین نقطه دارد مانند: ب ت، دارای خال خجک دار.
فارسی به آلمانی
Unterstreichen [verb]
معادل ابجد
369