معنی نمایاندن

لغت نامه دهخدا

نمایاندن

نمایاندن. [ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص) نمایانیدن. نشان دادن. || آشکار کردن. واضح ساختن. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

نمایاندن

(نَ دَ) (مص م.) نشان دادن، آشکار ساختن.

فرهنگ عمید

نمایاندن

نشان ‌دادن، آشکار ساختن،

حل جدول

نمایاندن

نشان دادن، آشکارساختن

فارسی به انگلیسی

نمایاندن‌

Reflect, Reveal, Show, Simulate, Sound, Spread

فارسی به عربی

نمایاندن

زبد، عرض، مثل، إراءَه

فرهنگ فارسی هوشیار

نمایاندن

(مصدر) نشان دادن، آشکارکردن واضح ساختن.

فارسی به آلمانی

نمایاندن

Darstellen verkoerpern, Darstellen, Vertreten

معادل ابجد

نمایاندن

206

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری