معنی نمودار شدن
لغت نامه دهخدا
نمودار شدن. [ن ُ / ن ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) ظاهر شدن. پدید آمدن. نمایان شدن. مرئی گشتن:
همی بود تا شب نمودار شد
فرورفت مهر و جهان تار شد.
فردوسی.
حل جدول
تجلی
فارسی به انگلیسی
Loom, Shine, Show
فارسی به عربی
موخره
فارسی به آلمانی
Bäumen, Hintere, Rückseite (f), Schuß (m)
معادل ابجد
655