معنی نمودار شدن

لغت نامه دهخدا

نمودار شدن

نمودار شدن. [ن ُ / ن ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) ظاهر شدن. پدید آمدن. نمایان شدن. مرئی گشتن:
همی بود تا شب نمودار شد
فرورفت مهر و جهان تار شد.
فردوسی.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

نمودار شدن‌

Loom, Shine, Show

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

نمودار شدن

Bäumen, Hintere, Rückseite (f), Schuß (m)

معادل ابجد

نمودار شدن

655

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری