معنی هرکول

لغت نامه دهخدا

هرکول

هرکول. [هَِ] (اِخ) نام رومی هراکلس قهرمان افسانه های ادبیات یونان و رم. رجوع به هراکلس شود.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی آزاد

هرکول

هِرکُول، Heracle در قصص و عقائد یونانیان قدیم، هرکول پسر زِئُوس (خدای خدایان) و قهرمان شجاعت و نیرو بوده است، معادل هرکولس Hercules در رم قدیم،

فرهنگ معین

هرکول

(هِ) [فر.] (اِ.) رب النوع قدرت و نیرو در افسانه های یونان.

حل جدول

هرکول

خدای قدرت یونان باستان


هرکول پوآرو

کارآگاه داستان های پلیسی آگاتاکریستی


خانم مارپل، هرکول پوآرو

کارآگاه داستانهای پلیسی آگاتاکریستی


خانم مارپل ، هرکول پوآرو

کارآگاه داستانهای پلیسی آگاتاکریستی


از پهلوانان اساطیری سومر که قدرتی برابر با هرکول داشت

گیلگمش


پهلوان اسطوره‌ای یونانیان

هرکول


خدای قدرت یونان باستان

هرکول

فرهنگ عمید

هرکول

[عامیانه، مجاز] مرد قوی، پهلوان،
(نجوم) از صورت‌های فلکی نیم‌کرۀ شمالی، الجاثی‌علی‌رکبتیه،

انگلیسی به فارسی

hercules

هرکول

معادل ابجد

هرکول

261

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری