معنی همگانی

لغت نامه دهخدا

همگانی

همگانی. [هََ م َ / م ِ] (ص نسبی) کلی. عمومی و متعلق به همه. (یادداشتهای مؤلف).

فرهنگ عمید

همگانی

عمومی،

حل جدول

همگانی

عالمگیر، عمومی، سراسری

مترادف و متضاد زبان فارسی

همگانی

جهانگیر، عالمگیر، عام، عمومی، عمیم، کلی، کلی، همگی

فارسی به انگلیسی

همگانی‌

Across-The-Board, Catholic, Collective, Common, Communal, Demotic, Free-For-All, General, Horizontal, Mass, Multiple, National, Open, Patent, Popular, Public, United, Universal, Vulgar, Wall-To-Wall, Wholesale

فارسی به عربی

همگانی

جنرال، عالمی، عمومی

فرهنگ فارسی هوشیار

همگانی

عمومی، متعلق به همه، کلی

فارسی به ایتالیایی

همگانی

collettivo

فارسی به آلمانی

همگانی

Allgemein [adjective]

معادل ابجد

همگانی

126

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری