معنی هوار

لغت نامه دهخدا

هوار

هوار. [هََ] (اِ) خاک و خشت و آنچه از خراب شدن سقف یا قسمتهای دیگر بنایی فروریزد. (یادداشت بخط مؤلف). آوار. || فریادی است برای استمداد واستعانت هنگامی که حریق یا خرابی در جایی پدید آید و یا مصیبتی دیگر روی نماید. (یادداشت بخط مؤلف).
- هوار کردن (کشیدن)، فریاد برآوردن و کمک خواستن.

فرهنگ معین

هوار

(~.) (اِ.) (عا.) داد و فریاد، سر و صدا.

(هَ) (اِ.) (عا.) آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف.

فرهنگ عمید

هوار

آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد، آوار،
صدای فروریختن سقف یا بنا،
دادوفریاد، جاروجنجال،
* هوار کشیدن: (مصدر لازم) [عامیانه] داد کشیدن، جار‌و‌جنجال کردن،
* هوار زدن: (مصدر لازم) = * هوار کشیدن

حل جدول

هوار

فریاد استمداد و سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد.

فریاد استمداد، سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد

فارسی به انگلیسی

هوار

Howl, Yell

نام های ایرانی

هوار

پسرانه، قشلاق، خیمهسلطان در قشلاق (نگارش کردی: ههوار)

فرهنگ فارسی هوشیار

هوار

آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد

فرهنگ عوامانه

هوار

فریاد استمداد و سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد.

معادل ابجد

هوار

212

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری