معنی واکنش
لغت نامه دهخدا
واکنش. [ک ُ ن ِ] (اِمص مرکب) عکس العمل. انفعال. (لغات فرهنگستان). مقابل کنش.
کنش و واکنش
کنش و واکنش. [ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ] (ترکیب عطفی) عمل و عکس العمل. (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.
فارسی به انگلیسی
Reaction, Rebound, Reflex, Repercussion, Response
فارسی به ترکی
حل جدول
مقابل کنش
عکس العمل
انفعال
واکنش پنجم
فیلمی با بازی زیبا نادری
واکنش پنجم، هدف
فیلمی با بازی زیبا نادری
مترادف و متضاد زبان فارسی
اثر، بازتاب، تعامل، عکسالعمل،
(متضاد) عمل، کنش
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(کُ نِ) (اِمص.) عکس العمل.
فرهنگ عمید
کار یا حرکتی که شخصی در برابر کار یا حرکت شخص دیگر انجام میدهد، عکسالعمل،
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
377