معنی وداع کردن

حل جدول

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

وداع کردن

بدرود کردن (مصدر) بدرود کردن خداحافظی کردن: درودگر زن را وداع کرد. . . یا عالم (جهان) فانی را وداع کردن. مردن در گذشتن: از کثرت جزع پهلو بر بستر ناتوانی نهاده در همان ماه عالم فانی را وداع کرد و بعالم بقا پیوست.

معادل ابجد

وداع کردن

355

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری