معنی ورنا

لغت نامه دهخدا

ورنا

ورنا. [وَ / وُ] (ص) برنا. جوان که در مقابل پیراست. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
جهان پیر ورنا شد دگر بار
بنفشه زلف گشت و لاله رخسار.
(ویس و رامین).
|| خوب و نیک. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || فاخته و کبوتر کبودرنگ. || (اِ) گندم. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

ورنا

(وَ) (ص.) برنا، جوان.

فرهنگ عمید

ورنا

برنا، جوان،

حل جدول

ورنا

جوان به شکل ادبی

جوان به لفظ ادبی

نام های ایرانی

ورنا

پسرانه، برنا جوان، برنا، خوب و نیک

فرهنگ فارسی هوشیار

ورنا

(صفت) جوان برنا

معادل ابجد

ورنا

257

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری