معنی وشینه
لغت نامه دهخدا
وشینه. [وَ ن َ / ن ِ] (اِ) جوشن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). جوشن که در جنگها پوشند. (آنندراج) (انجمن آرا). نام سلاحی است که آن را جوشن گویند. (برهان):
تیر را از وشینه بگذاری
همچو خیاط سوزن از وشنی.
و این بیت دلالت کند که وشینه از جنس ابریشم کجینه است که آن را برای حفظ از تیغ و تیر حشو لباسی کنند و قژاکند و کجیم و کجین گویند. (آنندراج) (انجمن آرا).
فرهنگ معین
(وَ نِ) (اِ.) جوشن، زره.
فرهنگ عمید
جوشن، زره،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جوشن: ((تیر را از وشینه بگذاری همچو خیاط سوزن از وشنی. )) (مرزبان پارسی)
معادل ابجد
371