معنی ونده

لغت نامه دهخدا

ونده

ونده. [وَ دَ / دِ] (اِ) تره تیزک. (غیاث اللغات از جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان). به عربی جرجیر خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان).

فرهنگ عمید

ونده

تر‌تیزک

حل جدول

ونده

ترتیزک

گویش مازندرانی

ونده

تور بافته شده از طناب پشمی جهت حمل کاه

فرهنگ فارسی هوشیار

ونده

(اسم) تره تیزک:. . . و زتره هاوند. . .

معادل ابجد

ونده

65

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری