معنی پرتاب کردن
حل جدول
رمی
فارسی به انگلیسی
Cast, Chuck, Eject, Hurtle, Shoot, Peg, Pitch, Project, Send, Throw
فارسی به ترکی
فارسی به عربی
اقذف، دفع، دفعه، مشروع، نبته
تعبیر خواب
اگر بیند به طرفش سنگ پرت کرد بیم آن می رود بیم آن می رود به زنا وگناه متهم کنند
اگر بیند کسی شکریا بادام یا قند به طرفش پرت کرد چنانچه آن شخص سرشناس باشد به خواب بین چیزی عطا می کند
واگربیند ناشناس شکریا بادام یا قند پرت کرد جایزه وعطائی نصیب او می شود
اگر بیند خوردنی به سوی چهار پایانپرت کرد تعبیر آنست که مال خود را خرج جاهلان می کند - اسماعیل بن اشعث
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) پرتاب کردن روی (رخساره) روی سرخ کردن و شادمان شدن ازچیزی. (مصدر) دور افکندن انداختن کسی یا چیزی را از بالا بپایین یا از جایی بجای دیگر: سنگی پرت کرد، تبعید کردن بجای دور اعزام داشتن، فکر کسی را منصرف کردن از اصل قضیه. یا پرت کردن حواس کسی. فکر و حواس کسی را از اصل موضوع منصرف کردن و بموضوع دیگر معطوف ساختن او را باشتباه انداختن.
فارسی به ایتالیایی
lanciare
فارسی به آلمانی
Entwerfen, Entwurf (m), Erschießen, Projekt (n), Projizieren, Schieben, Schiessen, Schießen, Schößling (m), Schubs (m), Sprößling (m), Stoß (m)
معادل ابجد
879