معنی پلاتین
لغت نامه دهخدا
پلاتین. [پْلا / پ ِ] (فرانسوی، اِ) زر سفید. طلای سفید. رجوع به پلاطین شود.
فرهنگ معین
(پِ) [فر.] (اِ.) طلای سفید.
فرهنگ عمید
عنصر فلزی نقرهایرنگ، قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی، جواهرسازی، شکستهبندی، و دندانپزشکی کاربرد دارد، طلای سفید،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Platinum
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است
فارسی به ایتالیایی
platino
معادل ابجد
493