معنی پنس

لغت نامه دهخدا

پنس

پنس. [پ ِ] (انگلیسی، اِ) مسکوکی در انگلستان و آن دوازده یک یک شلینگ باشد و بیست شلینگ یک لیره است.

پنس. [پ َ] (فرانسوی، اِ) گیره و ماشه، و آن بصورتهای گوناگون است.

فرهنگ معین

پنس

(پِ) [انگ.] (اِ.) یک دوازدهم شلینگ (بیست شلینگ یک لیره است).

گیره، انبر، دوشاخه دهان جانوران. [خوانش: (پَ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

پنس

انبر کوچک که در جراحی برای گرفتن یا برداشتن چیزی به کار می‌رود،

سکه‌ای از اجزای پوند، به‌ارزش یک سِنت،

حل جدول

پنس

انبر طبی

گیره پزشکی

انبرک

گیره پزشکی، انبر طبی

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

پنس

انبر کوچک

معادل ابجد

پنس

112

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری